تا آمدم بگم تابانتر از خورشید نیست وقتی چشمان تو را دیدم منصرف شدم
تا آمدم بگم دریا بسیار پهناور است وقتی دل عاشق تو را دیدم منصرف شدم
تا آمدم بگم زندگی زیباست تو را دیدم زندگی زیباتر شد .
تا آمدم بگویم ((من)) وقتی تو را دیدم ((ما)) جایگزین کلامم شد.
اگر ابرها باریدن را فراموش کنند ،اگر چشمها گریستن را فراموش کنند ، اگر لبها خندیدن را فراموش کنند ،اگر قلبها دوست داشتن را فراموش کنند ،من هرگز تو را فراموش نمیکنم .روزی تو را فراموش میکنم که مرگم فرا رسد!
گویند در آسمان فرشتگانی بودند که سرنوشت آدمیان را با جوهر طلایی و قلم نقره ای بر پیشانی شان مینوشتند .نوبت به ما که رسید جوهر طلایی ریخت و قلم نقره ای شکست ،برای ما با ذغال سیاه نوشتند.
تو آمدی ز دورها و دورها ز سرزمین عطرها و نورها ،نشانده ای مرا اکنون به زرورقی ز عاجها و زابرها و ز بلورها . مرا ببر امید دلنواز من ، ببر به شهر شعرها و شورها .
اگر دوستیها و ناکامیها دلم را سوزنده و اشکم را جاری سازند ، اگر پیچ و تاب زندگی مرا به قعر دریای یاس و نا امیدی پرتاب کنند ،اگر مرا مانند بلبلی در قفس زندانی نموده و از دیدن عشقم باز داراند ،باز دست از دوستی و محبت تو نخواهم کشید و همیشه دوستت خواهم داشت.
شب مستی را بهانه کردم تا صبح گریستم تا کسی نداند من عاشق کیستم
هرگز ندیدم بر لبی لبخنده زیبای تو را هرگز نمیگیرد کسی در قلبم جای تو را
نمیدانی :بغضی گلویم را گرفته که مهیب ترین رعد و برق ها و سخت ترین باران ها هم نمی توانند آن را بشکنند ،امّا تو ای زیبای من با کوچکترین تلنگر چشمانت آن را شکستی و سیلی عظیم بر روی گونه های داغم جاری ساختی. امید اینکه هیچ وقت گلهای عشق و محبت در قلبمان پژمرده نگردد.
سرزمین دلم سالها بر اثر جفای روزگار غریب و سرد به سرزمین یخ زده تبدیل شده بود تا اینکه وجود گرما بخش تو با آن نگاه پر امید ، جوانه های سبز امید را در دلم کاشت و اینک دلم یکپارچه سبز است و این سبزی را مدیون آفتاب مهربانی توست که بر ناکجاآباد دلم تابیدی و سیراب از هر مهربانی کردی.کاش این نور مهرت هرگز به غروب ننشیند
از کجاا آغاز کنم ؟بیان عشقی که گویای یک عشق و عظمت آن باشد .قصه ی عشقی را که از دریا کهنسالتر و از اقیانوس ژرف تر و از آسمان زیباتر.
از کجاا بنویسم ؟
داستان شیرین دوستی ای را که مالامال صداقت است و اکنون به سپیدی اشک،اشکی چون شمع ،شمعی چو نور، نوری چون ماه ، ماهی چون تو است.
|